اگر در طول زندگی مشترکتان، شوهری حمایت گر بوده باشید، وقتی همسرتان وارد دوره یائسگی میشود احتمالا کمی پریشان و آشفته میشوید؛ رفتارهای او انگار ناگهان تغییر کرده، ممکن است مهربانی و لطف شما را نپذیرد، ممکن است با شما بحث و مشاجره کند، و با این رفتارها طبیعتا فکر میکنید چقدر نسبت به شما بیانصاف و نامهربان شده است. واقعیت این است که احساس خشم و عصبانیت همسر شما دلایل خوبی دارد و خیلی از این دلیلها واقعا هیچ ربطی به شما ندارند.
مردُم امروز بیشتر از ۵۰ سال پیش در مورد یائسگی حرف میزنند، اما همچنان خیلی از افراد چیز زیادی در مورد یائسگی نمیدانند مگر اینکه تجربهاش کنند. وقتی شما احساس میکنید هیچکس درک نمیکند درون شما چه خبر است و در چه وضعیتی قرار دارید، همین احساس میتواند شما را در هر سنی که باشید، زودرنج و تحریک پذیر کند؛ و اگر شما آقای محترم، کمی مطالعه کنید و فکر کنید حالا دیگر کاملا همسرتان را درک میکنید، او را جور دیگری عصبانی میکند.
اگر هر چیزی که همسرتان میگوید، انجام میدهد و احساس میکند را به عنوان علامتی از یائسگی تعبیر و تفسیر کنید، او را به عنوان یک انسان سخت و مشکل دار، بیارزش میکنید. همسر شما هر چند که در حال تجربهی نشانههای یائسگی است، اما میخواهد شما به یاد داشته باشید که او در بیشتر موقع هنوز هم همان کسی است که همیشه بوده.
اگر فکر میکنید یائسه شدن به معنی توقف کامل پریود است اشتباه میکنید. شاید در ابتدا، تغییر در پریود ، تنها مشکل موجود به نظر برسد، اما همین موضوع هم میتواند بسیار آزاردهنده و ناخوشایند باشد. همسر شما دیگر نمیداند چه زمانی قرار است پریود بشود، زیرا پریودهایش دیگر منظم نیستند. شاید خونریزیهایش بیشتر یا کمتر شده باشند، شاید طولانیتر یا کوتاهتر از قبل شده باشند و ممکن است همسر شما شش ماه بدون پریود طی کند و بعد، پریود بشود. همین غیرقابل پیش بینی بودن باعث میشود همسر شما احساس کند دیگر هیچ کنترلی روی بدن خودش ندارد.
گُرگرفتگیها، تعریقهای شبانه و لرزها میتوانند باعث شوند تمام طول روز و شب احساس ناراحتی و بیقراری کند. این علائم ممکن است تا حدودی با راهکارهای طبیعی یا درمانهای هورمونی تسکین پیدا کنند، اما بیشتر خانمها با وجود اینکه درمان، مقداری از حساسیتشان میکاهد، اما باز هم علائم را دارند.
همسر شما به دلیل افزایش وزن ناشی از یائسگی ممکن است احساس کند دیگر جذاب و خوش اندام نیست، مگر اینکه خیلی لاغر باشد. دور کمر همسرتان زیاد میشود، پوستش ممکن است شلتر و نازکتر شود، ممکن است چربی در بدنش جمع کند و بخشی از عضلاتش را از دست بدهد، و این اتفاقهای به این دلیل نیستند که او دیگر اهمیتی به خودش نمیدهد. کارشناسان هنوز دقیقا نمیدانند چرا خانمها طی یائسگی وزن اضافه میکنند، اما حدس میزنند کاهش استروژن بیتاثیر نباشد. کاهش هورمون استروژن ، بخشی طبیعی از پروسهی افزایش سن خانمهاست، درست همان طور که آقایان با افزایش سن، تستوسترون کمتری تولید میکنند. به هر حال علت اضافه وزن همسر شما هر چه که باشد میتواند بر اعتماد بنفس او و تواناییهای فیزیکیاش اثر بگذارد.
علت سخت شدن رابطه جنسی برای خانم شما چند دلیل دارد. اول اینکه واژن او خشکتر شده و این میتواند باعث دردناک شدن دخول و احساس ناراحتی او بشود. دیگر اینکه همسر شما ممکن است مکررتر دچار عفونتهای واژینال شود و دلیل دیگر هم اینکه، میل جنسی او کمتر شده است.
خیلی از خانمها طی یائسگی دچار بی اختیاری ادرار میشوند. همسر شما ممکن است هنگام ورزش، عطسه، سرفه و یا خندیدن دچار نشت ادرار شود. او ممکن است مکررا عفونت مثانه بگیرد و همهی اینها نه تنها ناراحت کنندهاند بلکه احساس شرم نیز به او میدهند.
خانمها تقریبا در همان سنی که یائسه میشوند، دچار مشکل خواب نیز میشوند. همسر شما ممکن است برای به خواب رفتن و در خواب ماندن مشکل داشته باشد و نیمههای شب مکررا از خواب بیدار شود. تعریقهای شبانه میتواند او را از خواب بیدار کند حتی شاید عرقش آنقدر زیاد باشد که مجبور شود روتختی و روبالشتیاش را عورض کند تا بتواند دوباره بخوابد. کم خوابی میتواند احساس خستگی و افسردگی به همسرتان بدهد.
اگر همسرتان دوران یائسگی خود را میگذراند، مهمترین کاری که میتوانید بکنید این است که با او همدلی کنید. سعی کنید تصور کنید اگر همه این اتفاقها برای شما میافتاد چه احساسی داشتید. در رفتار و کردارتان نشان دهید که مراقبش هستید و به او توجه دارید. اگر هنگام ازدواج عهد بستید که همراه و شریک غمها و شادیهای هم باشید، پس توجه و رسیدگی و همدلی با همسرتان نباید کار سخت و دور از انتظاری باشد.
رابطه جنسی شما نباید دلیلی برای مشاجره یا ناسازگاری باشد. همراه همسرتان پیش پزشکش بروید تا برای هر دوی شما مطرح کردن مسائل جنسی راحتتر باشد. این را بپذیرید که ممکن است روابط جنسی تان مانند گذشته نباشند، چه از نظر تعداد و زمان و چه از جنبه شور و هیجان. شما به عنوان یک شوهر میتوانید با راههای دیگری هم محبت خود را به همسرتان نشان دهید، مثلا بوسیدن، در آغوش کشیدن و یا حتی گرفتن دست او حین پیاده روی یا در سالن سینما.
اگر به همسرتان بگویید باید ورزش کند، فقط او را عصبانیتر میکنید. ورزش به کاهش ریسک بیماری قلبی ناشی از یائسگی کمک میکند و ضمنا باعث میشود همسرتان احساس بهتری نسبت به خودش پیدا کند؛ و اگر شما در ورزش، همسرتان را همراهی کنید، احساس او نسبت به شما نیز بهتر خواهد شد. با هم تمرینات هوازی سبُک انجام دهید، روزهای تعطیل به کوه بروید یا با هم در پارک دوچرخه سواری کنید. سعی نکنید با همسرتان رقابت کنید یا توان بدنیاش را ارزیابی کنید، فقط مثل یک دوست و همراه صمیمی کنارش باشید و با هم خوش بگذرانید.